بسیاری از ما این روزها همچون اکسیژن به اینترنت احتیاج داریم و بدون دسترسی به این تکنولوژی نمی توانیم زندگی را سپری کنیم. جالب اینکه در ایران با وجود قیمت بالای اینترنت و سرعت پایین آن، کاربران اینچنین دچار وابستگی شده اند و احتمالا در دیگر نقاط دنیا میزان نفوذ و وابستگی اینترنت، رقم بسیار بیشتری را در بر خواهد داشت.
اما جالب تر اینکه در آمریکا، به عنوان کشوری که از آن به عنوان مهد تکنولوژی یاد می شود، بالغ بر ۲۰ درصد از افراد بزرگسال به هیچ وجه از اینترنت استفاده نمی کنند. طبق آماری که مقامات رسمی دولت اوباما و متخصصین سیاست گذاری منتشر کرده اند، حدود ۶۰ میلیون آمریکایی به اینترنت متصل نیستند. کارشناسان دلایل این اتفاق را هزینه های دسترسی به اینترنت، کمبود دانش کامپیوتر و ... می دانند و معتقدند که چنین رقم بالایی می تواند منجر به نابرابری های اقتصادی شود.
این روز ها در پی هر گزینه ای که به صورت آنلاین عرضه می شود، موقعیت آفلاین آن از اجتماع حذف می شود. برای مثال دیگر کمتر شرکتی پیدا می شود که رزومه افراد مایل به همکاری را به صورت آفلاین دریافت کند؛ همچین موضوعی به همراه صد ها مورد مشابه دیگر، می تواند باعث گوشه گیر شدن افرادی شود که به اینترنت دسترسی ندارند و نمی دانند که چگونه باید از آن استفاده کرد.
دولت امریکا تاکنون میلیون ها دلار را جهت آشنایی افراد با عصر دیجیتال سرمایه گذاری کرده، اما هنوز هم بسیاری از آنها آفلاین باقی مانده و از سایر دنیا جدا افتاده اند. اکثر جوان های ۱۸ سال به بالا به اینترنت متصل هستند، اما در میان افراد ۶۵ سال به بالا، تنها نیمی از آنها از اینترنت استفاده می کنند. بسیاری از این بزرگسالان علاقه ای به آنلاین شدن نشان نمی دهند و معقدند که با این کار چیز خاصی را از دست نمی دهند. کمترین میزان استفاده از اینترنت در آمریکا متعلق به ایالت های میسی سیپی جنوبی، آلاباما و آرکانزاس است.
به نظر شما در ایران چند میلیون نفر هنوز با اینترنت آشنایی ندارند و چند درصد از افراد با استفاده از این تکنولوژی خود را به سایر جهان متصل می کنند؟ اینترنت خیز ترین استان ایران را کدام یک می دانید؟
گشت و گذار مریخ نورد کنجکاوی در سیاره سرخ بدون نیاز به راننده زمینی
پس از گذشت یک سال، مریخ نورد کنجکاوی تا کنون بخش های زیادی از خاک مریخ را در نوردیده و پشت سر گذارده است. اما تا کنون همیشه برای حرکت، نیازمند کنترل زمینی و توسط راننده انسانی بوده است. ولی حالا داستان عوض شده است.
اندروید ۴.۴ با مزه کیت کت
اندروید با انتشار صفحهای جذاب در وبسایت خود، از نام نسخه جدید این سیستمعامل پرده برداشت. این شرکت از زمان انتشار اندروید نام یک دسر را برای هر کدام از نسخههای آن برگزیده و از این شگرد تبلیغاتی به بهترین شکل بهره برده است. حالا نوبت به شکلات محبوب و قدیمی نستله رسیده است تا در یک حرکت تبلیغاتی به نسخههای اندروید افزوده شود.
در صفحه زیبایی که گوگل به مناسبت اعلام نام این محصول منتشر کرده است، سیر تکاملی نامگذاری نسخههای اندروید به تصویر کشیده شده است.
تنها نسخه ۱ اندروید که در سپتامبر ۲۰۰۸ عرضه شد از این نامگذاریها مستثنی بود. نسخه ۱.۵ اندروید که در آوریل ۲۰۰۹ منتشر شد Cupcake یا کیک فنجانی نام گرفت. نسخه ۱.۶ با نام Donut که نوعی پیراشکی است شناخته شد. پس از آن نیز نسخههای بعدی با اسامی Eclair که نوعی شیرینی خامهای است، Foroy که دسری ساخته شده از ماست است، Gingerbread یا همان نان زنجفیلی، Honeycomb یا همان موم عسل، Ice Cream Sandwich یا بستنی حصیری و Jelly Bean یا آبنبات ژلهای نامگذاری شدند.
وبسایت رسمی اندروید خبری در مورد زمان معرفی نسخه جدید اندروید منتشر نکرده اما آن را این طور توصیف کردهاست: "یک تجربه شگفت انگیز اندروید که در دسترس همگان است".
آنچه که باید قبل از برنامه نویس شدن بدانید
برنامهنویسی برای بیشتر کسانی که در دنیای رایانه فعالیت میکنند جالب است. مخصوصا با گسترش استفاده از اینترنت و نرمافزارهای موبایل و مسائلی که میتوان با استفاده از این ابزارها آنها را حل کرد هر روز جوانان بیشتری کار برنامهنویس شدن را آغاز میکنند.
اما بسیاری از برنامهنویسان خبره هستند که تجربیاتی را دارند که آرزو میکردند ایکاش آنها را همان روزهای اول کار میدانستند. در سایت Quora سوالی در همین مورد مطرح شده است که در این نوشته به برخی از مهمترین پاسخها خواهیم پرداخت. علاوه بر این در ادامه تجربیات خودم را نیز با شما در میان خواهم گذاشت.
در یکی از پاسخها به پنچ قانون راب پایک اشاره شده است. راب یکی از مهندسان خبره کانادایی است که کارهای شاخصی را برای آزمایشگاههای بل انجام داده است. او هماکنون در گوگل کار میکند. ۵ قانون راب عبارتتند از:
قانون اول: شما نمیتوانید حدس بزنید که یک نرمافزار کجا بیشترین زمان خودش را صرف خواهد کرد. گلوگاهها در مکانهایی هستند که تصورش را هم نمیتوانید بکنید. لذا تا زمانی که محل گلوگاه مشخص نشده است سعی نکنید میانبری برای حل آن پیدا کنید.
قانون دوم: اندازه بگیرید. هیچوقت قبل از اندازهگیری برای بهبود سرعت اقدام نکنید. حتی پس از اندازهگیری نیز تا زمانی که قطعهای از کد تحتالشعاع کدهای دیگر قرار نگرفته اقدام به این کار نکنید.
قانون سوم: الگوریتمهای فانتزی و پیچیده هنگامیکه n کوچک است، کند هستند و معمولا نیز n کوچک است. این نوع الگوریتمها ثابتهای بزرگی دارند. تا زمانی که مطمئن نشدهاید که n بسیار بزرگ خواهد بود از این الگوریتمها استفاده نکنید. (حتی پس از ثابت شدن بزرگی n اول از قانون دوم استفاده کنید.)
قانون چهارم: الگوریتمهای فانتزی بزرگتر از الگوریتمهای ساده بوده و از نظر اجرا نیز بسیار سخت هستند. از الگوریتمها و ساختارهای داده ساده استفاده کنید.
قانون پنجم: دادهها حرف آخر را میزنند. اگر ساختار داده مناسبی را انتخاب کرده و همه چیز را درست مرتب کرده باشید الگوریتم مناسب خودش پیدا خواهد شد. ساختار داده بخش اصلی برنامهنویسی است نه الگوریتم.
قوانین راب را میتوان در زندگی روزمره نیز استفاده کرد. باید به نکات اصلی مطرح شده در این قوانین توجه کنید. این نکات عبارتتند از عدم پیشداوری، سادگی و تمرکز بر روی نکته اصلی.
در جایی دیگر فرد دیگری به نکته بسیار جالبی در مورد کار برنامهنویسی اشاره میکند. در این پاسخ به این نکته اشاره شده است که زمانی پیشمیآید که روزهاست بر روی حل یک مسئله کار میکنید ولی هنوز هیچ راهکاری برای حل آن پیدا نکردهاید. ناگهان افسردگی به سراغ شما میآید و با خود فکر میکنید که برنامهنویسی کار من نیست. این لحظه، لحظهی بسیار دشوار و تعیین کنندهای است. کار را رها نکرده و به دنبال مطالعه الگوریتمهای جدید باشید با ممارست و ادامه کار خواهید دید که مسئله به دستان خود شما حل خواهد شد.
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که با انتخاب برنامهنویسی به عنوان مسیر زندگی باید به این نکته دقت کنید که پا در راهی گذاشتهاید که در آن هر روز با مسائل مختلفی روبرو خواهید شد که باید آنها را حل کنید. در حقیقت مهارتی که باید در آن تسلط پیدا کنید، مهارت حل مسئله است. به همین دلیل است که سوال « کدام زبان برنامهنویسی را یاد بگیریم؟ » سوال چندان مهمی نیست و پاسخ درستی هم ندارد زیرا که یک برنامهنویس در مرحله نخست به دنبال یافتن راهکار است و بعد از یافتن آن می تواند با استفاده از هر ابزار مناسبی آن راهکار را اجرا کند.
شما چه تجربهای در این زمینه دارید؟
۳ درصد از مردم آمریکا هنوز از اینترنت دایلآپ استفاده میکنند
صدای اتصال اینترنت دایلآپ برای خیلی از افراد یادآور پورتالهای مورد علاقهشان در سالهای دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ است، اما بر اساس نتایج تازه منتشر شده پژوهش مرکز تحقیقاتی Pew اینترنت و پروژه زندگی آمریکایی، میلیونها نفر از مردم آمریکا هم هنوز از طریق خطوط تلفن به اینترنت وصل میشوند.
حدود ۳ درصد از آمریکاییها برای اتصال به اینترنت در خانههایشان از شبکه خطوط تلفن استفاده میکنند. این درحالی است که حدود ۷۰ درصد افراد در آمریکا از اینترنت پرسرعت بهرهمندند. آرون اسمیت، یکی از نویسندگان گزارش پژوهش درایمیلی خطاب به Fast Company نوشت: "در گذشته دریافتیم که خیلی از کاربران به عنوان دلیل اصلی عدم استفاده از اینترنت پرسرعت از هزینه و عوامل اقتصادی نام بردهاند."
بر اساس استدلال کارشناسان، عدم دسترسی به اینترنت موجب ایجاد ضعف در آموزش، اشتغال، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و سایر حوزهها خواهد شد.
آنچه Pew Internet بدان اشاره دارد این است که دسترسی داشتن به اینترنت میتواند معانی مختلفی داشته باشد که همه آنها به یک اندازه مفید نیستند. برای نمونه، روش دیگری که از دسترسی به اینترنت از طریق اینترنت دایلآپ در خانه رایجتر نیز هست، اتصال به اینترنت با استفاده از تلفن هوشمند است. مثلا ۲۲ درصد از مردم آمریکای لاتین که به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند تلفن هوشمند دارند. همین آمار درباره جمعیت سایر افراد آمریکایی که از اینترنت پرسرعت بیبهره هستند نیز صادق است.
با وجود اینکه استفاده از تلفنهای هوشمند برای اتصال به اینترنت از خیلی جهات نسبت به اتصال دایلآپ پیشرفت محسوب میشود، اسمیت معتقد است مهمترین مشکل مطرح شده از سوی افرادی که به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند در ارتباط با فرصتها و ارتقای شغلی است. بهروزرسانی رزومه، ثبت مالیات و مشاهده محتوای آموزشی روی یک تلفن هوشمند که با استفاده از اینترنت موبایل کار میکند به مراتب دشوارتر از انجام همین کارها روی یک کامپیوتر خانگی که اینترنت پر سرعت دارد، است.
وی افزود: "ما به واقع امیدواریم که این یافتهها بتوانند به منزله اصلاحکنندهای برای این این فرض عمومی باشد که "همه" آنلاین هستند و یا اینکه همه کاربران از طریق اتصال پرسرعت سنتی به اینترنت دسترسی دارند. واضح است که بخش چشمگیری از عامه مردم اصلا آنلاین نمیشوند، همینطور در میان جمعیت کاربران اینترنت در خانهها نیز تفاوت اندکی وجود دارد؛ از کاربران اینترنت پرسرعت سنتی گرفته تا گروه اندک اما دائمیِ کاربران دایلآپ و افرادی که از تلفن هوشمندشان به عنوان منبع اصلی دسترسی به اینترنت استفاده میکنند."